گفتگوی اخیر علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی، با دانشجویان، موجی از بحث و جدل پیرامون عملکرد وی و روسای جمهور پیشین کشور را به راه انداخته است. اکبر مجابی در مقالهای با عنوان «متهم یا شاخص؟» به واکاوی اظهارات شمخانی پرداخته است که خواندن آن را به شما توصیه میکنیم.
چندی پیش، خبرنگاران در حاشیهی مراسمی، با یکی از چهرههای تاثیرگذار سیاست خارجی ایران دیدار کردند؛ فردی که ترجیح میدهد از انظار عمومی دور باشد اما نقش پررنگی در سیاست خارجی کشور، چه در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی و چه در دولت سیزدهم داشته است. در این دیدار کوتاه، از وی در مورد مصاحبهی اخیر شمخانی پرسیده شد. شمخانی در پاسخ به این پرسش که آیا هنوز هم در راس امور هستهای کشور قرار دارد، با لبخندی گفت: “حتما!”
اظهارات شمخانی در مصاحبهی اخیرش، بار دیگر نام او را بر سر زبانها انداخت. وی در این گفتگو، به موضوعاتی چون قطع اینترنت در آبان 98 و اختلافاتش با حسن روحانی پرداخته است.
اختلاف با رئیس جمهور سابق
شمخانی در این مصاحبه، به اختلافات خود با آقای روحانی پاسخ داده و به انتخاب او بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی اشاره کرده است. روحانی پیشتر در اینباره گفته بود: « ابتدا آقای ناطق نوری را پیشنهاد کردم، سپس آقای فروزنده که ابتدا رهبری را نپذیرفتند، با اصرار من – که اشتباه بود – پذیرفتند. اگر آقایان ناطق نوری و فروزنده پیشنهاد من را میپذیرفتند، شاید پروندهی هستهای را به وزارت خارجه منتقل نمیکردم. آقای شمخانی به دلیل فعالیت دامادش علیه من در انتخابات، فکر نمیکرد که من او را معرفی کنم.»
حسن روحانی با انتخاب شمخانی، تلاش کرد تا با همکاری سپاه، بهویژه نیروهای قدیمی آن، از عقبنشینی دولت و سپاه جلوگیری کند. اما در نهایت، اختلافات میان آنها حل نشد. محمود واعظی، رئیس دفتر روحانی نیز در این باره اعلام کرد که خط دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در دورهی شمخانی، با پایان دولت دوازدهم به پایان رسید و نه با احیای برجام. عدم احیای برجام در روزهای پایانی دولت روحانی، بهگفتهی برخی، به محمدباقر قالیباف و علی شمخانی برمیگردد؛ قالیباف با قانون «اقدامات راهبردی رفع تحریمها» و شمخانی با تلاشهای ناموفقش برای حذف این قانون.
مخالفت با روسای جمهور
شمخانی در مصاحبهی خود، با آرامشی نسبی، به مخالفتش با روحانی اشاره کرده و گفته است که در زمان خروج آمریکا از برجام، روحانی واکنشی مناسب نداشت و به جای آن، به مقابله با قاچاق مواد مخدر از افغانستان روی آورد. شمخانی این تصمیم را نادرست میداند و میگوید: «ما قانون راهبردی را وضع کردیم که تنها راه مقابله بود.»
شمخانی در بخش دیگری از مصاحبه، به نکتهی جالبی اشاره میکند: «من به احمدینژاد، رئیسی و روحانی رای ندادم. به هیچکدام از این روسای جمهور رای ندادهام. رقیب آنها مناسبتر بود.»
او در ادامه، میگوید که به خاتمی نیز رای نداده و در انتخابات سال 80 کاندیدا بوده است. او همچنین به رقبای احمدینژاد (هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی)، روحانی (قالیباف و جلیلی) و رئیسی اشاره میکند. اما به چه کسی رای داده است؟ عبدالناصر همتی یا محسن رضایی؟ این سؤالی است که بیپاسخ مانده است.
کاهش نفوذ
با وجود تلاشهای ناموفق روحانی برای کنار گذاشتن شمخانی، با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، شمخانی با رقیب قدرتمندتری روبرو شد: احمد وحیدی. یکی از اقدامات وحیدی در وزارت کشور، افزایش قدرت شورای امنیت ملی بر شورای عالی امنیت ملی بود. در جریان اعتراضات ۱۴۰۱، شمخانی از صحنه کنار رفت و وحیدی نقش اصلی را ایفا کرد. این امر تا جایی پیش رفت که برخی از چهرههای سیاسی، از جایگزینی وحیدی با شمخانی خبر دادند، هرچند این اتفاق رخ نداد.
شمخانی همواره تحت فشار اخبار مربوط به فرزندانش بوده است. در دولت رئیسی، اخبار غیررسمی زیادی در مورد او و فرزندانش منتشر شد. انتظار میرفت که شمخانی در این مصاحبه به این موضوع پاسخ دهد، اما به جای آن، به موضوع فیلترینگ و حجاب و دوباره به اختلافاتش با روحانی پرداخت و قطع اینترنت در سال ۹۸ را توجیه کرد.
پایان راه؟
این سؤال مطرح میشود که چگونه شمخانی با وجود مخالفتش با روسای جمهور پیشین، توانسته در سمتهای مهمی فعالیت کند؟ وی وزیر دفاع خاتمی و دبیر شورای عالی امنیت ملی در دولتهای روحانی و رئیسی بوده است. شمخانی با پذیرفتن این سمتها، برخلاف اصول سیاسی خود عمل کرده است. این رویکرد نشان میدهد که چگونه دعواهای سیاسی، مانع پیشرفت و توسعه کشور شدهاند.
شمخانی در این مصاحبه، نقش خود در پروندهی هستهای را برجسته کرده و تلاش میکند تا همچنان خود را به عنوان یک عنصر مؤثر در سیاست ایران معرفی کند. با این حال، بعید است که در آیندهی نزدیک، نقش مهمی در سیاست ایران ایفا کند.