پس از عبور از بحرانهای شدید، بسیاری از افراد با احساسات و واکنشهای روانی متفاوتی روبهرو میشوند. از اضطراب و افسردگی گرفته تا ترس، خشم و سردرگمی، این هیجانات میتوانند زندگی روزمره را مختل کنند. اما چگونه میتوان به روال عادی بازگشت و سلامت روان را بازیابی کرد؟ دکتر ویکتوریا عمرانیفرد، روانپزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، در گفتوگویی با ایسنا به بررسی این موضوع پرداخته و راهکارهایی کاربردی ارائه داده است.
عوامل مؤثر بر واکنش روانی افراد پس از بحران
دکتر عمرانیفرد توضیح میدهد که واکنش افراد به بحرانها یکسان نیست و به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:
- فاصله فرد تا محل وقوع بحران
- شدت حادثه و نوع آن
- سابقه اختلالات روانی یا تجربه بحرانهای قبلی
- میزان حمایت خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی
- سلامت روان و جسم در زمان وقوع بحران
- شخصیت و میزان تابآوری فرد
بر همین اساس، برخی افراد ممکن است دچار اختلالات خلقی یا اضطرابی شوند، در حالی که دیگران تنها به زمان نیاز دارند تا به تعادل روانی بازگردند.
اختلال انطباق و سوگ؛ واکنشهای طبیعی اما نیازمند توجه
افرادی که سابقه اختلالات روانی ندارند نیز ممکن است پس از بحران دچار اختلال انطباق شوند. این وضعیت معمولاً موقتی است و با گذشت زمان و حمایت مناسب بهبود مییابد. در مواردی که فرد عزیزی را از دست داده باشد، تجربه سوگ طبیعی است. دکتر عمرانیفرد تأکید میکند که:
«سوگ نیازمند زمان است و نگرش فرد به مرگ، باورهای مذهبی و حمایت اطرافیان نقش مهمی در عبور از این مرحله دارند.»
راهکارهایی برای بازگشت به زندگی عادی
برای افرادی که پس از بحران دچار اختلال در عملکرد روزمره شدهاند، توصیه میشود:
- به فعالیتهایی بپردازند که پیشتر برایشان آرامشبخش بوده است
- فعالیتهای فیزیکی و ذهنی جدید را آغاز کنند
- از خدمات مشاورهای و رواندرمانی بهره بگیرند
- در جمعهای خانوادگی حضور یابند و احساسات خود را بیان کنند
- از انزوا و مرور مکرر خاطرات تلخ پرهیز کنند
اضطراب و افسردگی؛ علائم، تفاوتها و نشانهها
اضطراب و افسردگی دو واکنش شایع پس از بحران هستند که ممکن است به شکل علائم گذرا یا اختلالات پایدار بروز کنند. برخی از نشانههای آنها عبارتاند از:
اضطراب | افسردگی |
---|---|
تپش قلب، بیقراری، بیخوابی | بیانگیزگی، گوشهگیری، پرخوابی یا کمخوابی |
نگرانی مفرط، ترس از آینده | احساس ناامیدی، بیعلاقگی به فعالیتهای روزمره |
اجتناب از حضور در جمع یا محل حادثه | کاهش تمرکز، احساس پوچی |
دکتر عمرانیفرد تأکید میکند که تشخیص دقیق نیازمند بررسی تخصصی است و نباید هر احساس موقتی را بهعنوان بیماری تلقی کرد.
نقش رسانهها و اخبار در سلامت روان
یکی از نکات کلیدی در مدیریت روانی پس از بحران، نحوه مواجهه با اخبار است. وی توصیه میکند:
- از منابع معتبر خبری استفاده کنید
- از تکرار اخبار منفی برای خود و دیگران بپرهیزید
- به احساساتی که در مواجهه با اخبار تجربه میکنید، آگاه باشید
- از شایعات و اطلاعات غیرمستند دوری کنید
پذیرش احساسات؛ گام اول در مسیر بهبودی
پذیرفتن احساساتی مانند ترس، غم، خشم یا نگرانی، اولین قدم در مدیریت بحران است. دکتر عمرانیفرد میگوید:
«مقابله با استرس به معنای حذف احساسات نیست، بلکه باید یاد بگیریم چگونه آنها را مدیریت کنیم.»
فعالیتهایی مانند پیادهروی، ورزش، مطالعه، گفتوگو با دوستان و حتی نوشتن احساسات میتواند در کاهش فشار روانی مؤثر باشد.
راهکارهای مدیریت هیجانات پس از بحران با تأکید بر حمایت از گروههای آسیبپذیر
دکتر ویکتوریا عمرانیفرد، روانپزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی، با اشاره به اهمیت مدیریت هیجانات پس از بحران، بر نقش راهکارهای فردی و حمایتهای خانوادگی در حفظ سلامت روان تأکید کرد. وی معتقد است که هر فرد باید بسته به شرایط شخصی خود، شیوهای مناسب برای تخلیه و کنترل احساسات پیدا کند.
راههای مؤثر برای مدیریت احساسات پس از بحران
عمرانیفرد توضیح داد که افراد برای کنترل هیجانات خود میتوانند از روشهایی مانند:
- پیادهروی و فعالیتهای ورزشی
- مطالعه کتاب یا تماشای فیلم و سریال
- انجام فعالیتهای مذهبی یا مدیتیشن
- گفتوگو با اعضای خانواده و دوستان
استفاده کنند. وی افزود: «اگر فردی تاکنون راهکاری برای مدیریت احساسات نداشته، میتواند با تکیه بر حمایت خانواده و بیان احساسات خود، مسیر بهبودی را آغاز کند.»
نقش تعاملات خانوادگی در ارتقاء سلامت روان
این متخصص روانپزشکی بر اهمیت دورهمیهای خانوادگی و فامیلی تأکید کرد و گفت: «چنین فضاهایی به افراد کمک میکند تا احساسات خود را به اشتراک بگذارند و از تجربیات دیگران برای مقابله با اضطراب و نگرانی بهرهمند شوند. این تعاملات ساده میتوانند نقش مهمی در کاهش فشار روانی داشته باشند.»
اضطراب، افسردگی، خشم و ترس؛ علائم شایع پس از بحران
عمرانیفرد با اشاره به اینکه اضطراب و افسردگی از رایجترین واکنشهای روانی پس از بحران هستند، افزود: «خشم و ترس نیز از دیگر احساساتی هستند که ممکن است به شکل اختلال یا بیماری بروز پیدا کنند. این علائم در گروههای آسیبپذیر مانند سالمندان، کودکان و افراد دارای ناتوانیهای ذهنی یا جسمی، شدت بیشتری پیدا میکند.»
سالمندان؛ تابآور اما نیازمند حمایت
وی با رد این تصور که سالمندان آسیبپذیرترند، گفت: «برخی سالمندان به دلیل تجربههای متعدد در زندگی، تابآوری بیشتری دارند. با این حال، خانوادهها باید با احوالپرسیهای ساده و اطمینانبخشی درباره حمایتهای موجود، از سلامت روان آنها مراقبت کنند.»
کودکان؛ نیازمند امنیت و گفتوگو
عمرانیفرد تأکید کرد که کودکان در مواجهه با بحرانها به شدت احساس ناامنی میکنند. «حضور بزرگترها، گفتوگوهای آرامبخش و ایجاد فضایی امن میتواند به کاهش نگرانیهای آنها کمک کند. برای کودکان باید راهکارهایی متناسب با سن و درکشان طراحی شود تا احساس آرامش بیشتری داشته باشند.»
پرهیز از نمایش صحنههای ناراحتکننده برای گروههای حساس
وی هشدار داد که نباید در حضور کودکان، سالمندان یا افراد دارای اختلالات روانی، درباره وقایع تلخ یا تصاویر ناراحتکننده صحبت کرد. «به جای آن، میتوان با سرگرمیهای مثبت و فعالیتهای فیزیکی، ذهن آنها را از فضای بحران دور کرد و به ایجاد حس آرامش کمک نمود.»
جمعبندی: هر فرد مسیر خاص خود را دارد
در نهایت، باید به این نکته توجه داشت که هیچ نسخه واحدی برای همه وجود ندارد. هر فرد با توجه به شخصیت، تجربیات و شرایط زندگیاش، مسیر متفاوتی را برای بازیابی طی میکند. آنچه اهمیت دارد، آگاهی از وضعیت روانی، پذیرش احساسات، استفاده از حمایتهای اجتماعی و در صورت نیاز، مراجعه به متخصصان سلامت روان است.