مسئله مسکن از دیرباز یکی از چالشهای اصلی جامعه ایران بوده است. در سالهای اخیر، بحران مسکن شدت گرفته و سیاستگذاران به دنبال راهکارهایی برای حل این معضل هستند. یکی از پیشنهاداتی که بارها مطرح شده، کوچکسازی مسکن است. اما آیا این راهکار میتواند راهحل مناسبی برای بحران مسکن باشد؟
بررسیها نشان میدهد که کوچکسازی مسکن نه تنها به خانهدار شدن مردم کمک نمیکند، بلکه میتواند به سوداگری در این بازار دامن بزند. تجربه گذشته نشان داده است که هر زمان دولتها به دنبال کوچکسازی مسکن برای افزایش مالکیت بودهاند، نتیجه عکس گرفته و قیمت مسکن به جای کاهش، چند برابر شده است.
دادههای آماری نیز این موضوع را تأیید میکنند. آمارها نشان میدهند که مردم تمایل چندانی به خرید خانههای کوچک ندارند و ترجیح میدهند در واحدهای بزرگتر زندگی کنند. همچنین، در مناطقی که تراکم ساختوساز بیشتر و واحدهای مسکونی کوچکتر هستند، قیمت مسکن بالاتر است.
کارشناسان معتقدند که کوچکسازی مسکن به جای اینکه به نیاز مسکن پاسخ دهد، به نیاز سرمایهای در این بازار دامن میزند. به عبارت دیگر، با کوچکسازی مسکن، این کالا بیشتر به یک کالای سرمایهای تبدیل میشود تا یک کالای مصرفی.
دلایل ناکارآمدی کوچکسازی مسکن:
- افزایش قیمت مسکن: تجربه گذشته نشان داده که کوچکسازی مسکن به جای کاهش قیمت، منجر به افزایش قیمت آن شده است.
- عدم پاسخگویی به نیاز مصرفی: مردم تمایل دارند در واحدهای بزرگتر زندگی کنند و کوچکسازی مسکن به این نیاز پاسخ نمیدهد.
- افزایش سوداگری: کوچکسازی مسکن باعث میشود که این کالا بیشتر به یک کالای سرمایهای تبدیل شود و سوداگری در بازار مسکن افزایش یابد.
نتیجهگیری:
کوچکسازی مسکن به عنوان یک راهکار برای حل بحران مسکن، راهکاری ناکارآمد و حتی مضر است. این سیاست نه تنها به خانهدار شدن مردم کمک نمیکند، بلکه میتواند به تشدید بحران مسکن و افزایش نابرابری در دسترسی به مسکن منجر شود. برای حل بحران مسکن، نیازمند رویکردی جامع و مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی هستیم. این رویکرد باید بر افزایش تولید مسکن، کاهش هزینههای ساخت و ساز، حمایت از اقشار کمدرآمد و کنترل سوداگری در بازار مسکن متمرکز باشد.
با احترام ، مجله خبری صبح آنلاین