آخرین ویرایش در شهریور 31, 1404 توسط رضا اسد زاده
فردگرایی پررنگ، زوال همدلی
افزایش خودمحوری در دهههای اخیر رفتارهای یاریرسانی و حس همدلی را در جامعه تضعیف کرده است. تاکید بر موفقیتهای فردی باعث شده افراد کمتر نسبت به درد و نیازهای اطرافیان حساس باشند. فقدان ارتباط عاطفی و تمرکز بر دستاوردهای شخصی، زمینهساز کاهش همدلی در تعاملات اجتماعی شده است.
ریشههای افزایش خودمحوری
- الگوهای تربیتی و آموزشی که بر رقابت شخصی و موفقیت مالی تمرکز میکنند
- انتشار مداوم اخبار منفی و محتوای مصرفگرایانه در شبکههای اجتماعی
- فشارهای اقتصادی، استرس شغلی و دغدغههای معیشتی که انرژی همدلی را کاهش میدهند
- ضعف در پرورش مهارتهای هوش هیجانی و مدیریت استرس
پیامدهای کاهش همدلی
کاهش همدلی نهتنها به احساس تنهایی و فاصله عاطفی میانجامد، بلکه در مشاغل حساس مانند معلمان و مددکاران اجتماعی باعث خستگی همدلانه میشود. خستگی همدلانه (compassion fatigue) کیفیت خدمات اجتماعی را پایین آورده و سلامت روان گروههای حرفهای را به خطر میاندازد. از منظر کلان، کاهش همدلی میتواند به گسست اجتماعی، کاهش مشارکت مدنی و رشد ناامیدی در میان اقشار مختلف منجر شود.
راهکارهای تقویت همدلی در عصر خودمحوری
- گنجاندن آموزش هوش هیجانی و مهارتهای گفتوگو در برنامه درسی از کودکی تا بزرگسالی
- ترویج فعالیتهای داوطلبانه و پروژههای اجتماعی برای تجربه مستقیم کمکرسانی
نتیجهگیری
برای مقابله با افزایش خودمحوری و جبران کاهش همدلی، باید از درون خانواده و مراکز آموزشی آغاز کنیم و رسانهها را نیز شریک سازیم. با ترویج همدلی، آموزش خودمراقبتی و فراهم کردن فرصتهای یاریرسانی، میتوان سلامت روان جمعی را احیا کرد و جامعهای منسجمتر ساخت.
رضا اسد زاده هستم فوق لیسانس علوم انسانی و با بیش از 8 سال سابقه خبرنگاری .